چندخط پائیز

یادداشت های یه آدم خیلی خیلی معمولی

چندخط پائیز

یادداشت های یه آدم خیلی خیلی معمولی

در ستایش گلاب!

وقتی اسم گلاب می یاد چه حسی بهتون دست می ده؟؟  سالهاست که ما گلاب را اینطوری به زبون می اریم« بوی گند گلاب» . بوی نماز جما عت اجباری تو مدرسه و یا مجلس ختم یه اشنا ! اما چند روز پیش سعی کردم این ذهنیت را دور بریزم.

یاد بچگی ها افتادم. وقتی کنار مادربزگ می ایستادم و اون یه شیشه گلاب در دستش اروم اروم می ریخت توی شربت داغ حلوا! چه عطر مست کننده ای ! یا بوی شله زرد های بچه گی هامون.مهمونی های تابستون و توی خلوت(به زیرزمین های خنک تو تابستون می گفتند خلوت)پر بود از بوی اب هندونه و یخ در بهشت(توش گلاب داشت) .سفره هفت سین وترمه های مادر بزگ بوی ملایم وخوبی می داد اما من باورم نمی شد گلاب باشه! مثل لغتی که با یه تعریف غلط معنیش را برا همیشه اشتباه یاد بگیری . وقتی از دم مسجدی رد می شدیم این جمله بو را بوی گلاب معنی می کرد:اه اه بوی گلاب میاد. الان خفه می شم.

در فیلم روز واقعه یه جمله ای هست که اون مسیحی تازه مسلمون از عشقش راحله برای اون دو مرد شتربان عرب که بهش شیر شتر دادند این طوری تعریف می کرد : عطر گلهای ایرانی می پیچد وقتی عبور می کند.   بعد اون مرد عرب از دوستش می پرسه: تو در مورد گلهای ایرانی چه می دانی؟

اره. گلاب توسط اعراب کشف شد. خیلی چیزای دیگه هم. و همش نابود شد. واین شد که می بینین. نابود شدند.نابود شدن.........

نظرات 5 + ارسال نظر
نعیم جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:15 ب.ظ

سلام،
بله اعراب اینجور که خودشون میگن خیلی چیزارو کشف کردن،
اگه میتونن یه راه حلی برای مشکل الانشون پیداکنن،
فکر کنم راه حل کبکی رو هم اعراب اختراع کردن.

نعیم جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:23 ب.ظ http://nmnw.blogfa.com

گاهی اوقات باید فکر بعضی چیزا رو از قبل کرد،
به خصوص وقتی که خوشحال هست یا اینکه حداقل میخواد خودشو خوشحال نشون بده(حتی به خودش) یا وقتی که احساس خوشبختی میکنه،
بگذریم،
گاهی اوقات آدما وقتی که فکر میکنن به ماهیت یه چیزی پی بردن آروم میشن و اون چیز اهمیتش رو براشون از دست میده،
غافل از اینکه شاید مساله پیچیده تر از این حرفا باشه.

نعیم جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:51 ب.ظ http://nmnw.blogfa.com

والا من وقتی صحبت از عطر گلاب میشه احساس وقتی رو دارم که یه روحانی کنارم توی تاکسی نشسته.

نعیم جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:56 ب.ظ http://nmnw.blogfa.com

یکی از همکلاسیام ساکن کاشانه یا بقول خودشون کاشیه،خیلی دلم میخواد یه دفعه باهاش برم ببینم گلابگیری چه جوریه،با ایکنه در حال حاضر خیلی به اصفهان نزدیک هستم ولی تا به حال اصفهان رو ندیدم،راستی اگه یه زمانی اومدین وبلاگ من یادتون باشه ماشینتون رو به زنجیر چرخ یا لاستیک یخ شکن مجهز کنین!!!،راستی بلاگ اسکای چرا هنوز برای بخش نظرات اسمایلی نذاشته؟

نمی دونم. اما من بلاگ اسکای را به خاطر سادگی صفحش دوست دارم.

دانیال شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 06:39 ق.ظ http://supernove.persianblog.com

سلام هاله جان صبح بخیر...
بویش بطور کلی اذیت میکنه اما وقتی شربت درست مکنی یا توی ماه رمضان توی شل زرد و در داخل غذای نذری اما حسین(ع) میریزند محشره...
مطلب جالبی بود با این مشغله های زیاد این جور مطالب یه حال وهوای دیگه به آدم میده
آپ کردی خبرم کن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد