چندخط پائیز

یادداشت های یه آدم خیلی خیلی معمولی

چندخط پائیز

یادداشت های یه آدم خیلی خیلی معمولی

نه ٬جدآ می گم!!!

خدایا ٬ از دست تو به کجا شکایت ببریم؟!!! 

پی نوشت:این جا دلمو زده... وبلاگو نمی گم ، دنبا را می گم.

نظرات 7 + ارسال نظر
milad جمعه 1 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:20 ب.ظ http://milad-love.blogsky.com

سلام .
وبلاگ قشنگی داری .
خوشحال میشم به من هم سر بزنی .

شازده اسدالله میرزا جمعه 1 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:45 ب.ظ http://www.anabi.blogfa.com

شکایت ها رو که نباید با گله گذاری گفت می تونی با یه تغییر رویه کوچولو هم به خودت هم به خدا ثابت کنی نذاشتی اونجوری بمونم پس اینجوریم رو باید تحمل کنی :)

نقاب شنبه 2 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:13 ق.ظ http://negha.blogsky.com/

کاش تنها یکبار هم باور میکردیم که هر کس درون خویش نیروی دارد که آن را ""خدا"" می نامد..

به آن نیرو متوسل شو

علی شنبه 2 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:00 ق.ظ http://knowme.persianblog.ir

1-اقای وودی آلن یه جمله داره که میگه : خدایا ! تازگیها چه دسته گلی به آب دادی !؟
2-یعنی اینکه اینجا(هر چی که هست!)برداشته چیزی به دل شما زده یعنی !؟ یا چی !؟
3-چند وقت بود که حرفی نزده بودم پیرو فرمایشات سرکار این بود که گفتم یه چیزی گفته باشم ! احتیاج به معاشرت داشتم !

خوب شد که گفتی.

بی نام شنبه 2 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:46 ق.ظ http://binam62.blogsky.com/

از خوشی زیاد دلتو زده؟؟؟؟؟

اینم می شه ...

تلنگر یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:16 ق.ظ

یک شیشه قرص و خلاص .

البته من بت توصیه میکنم ، حالا که می خوای بمیری مفت نمیر یعنی یه کاری کن که مرگت ارزش داشته باشه .

خارج از شوخی خیلی سخت نگیر میگذره

من که نگرفتمش ... به خدا دستام ازاده ازاده!!!

تلنگر دوشنبه 11 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:14 ب.ظ

دستات آزاده و لی دلت اسیره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد