چندخط پائیز

یادداشت های یه آدم خیلی خیلی معمولی

چندخط پائیز

یادداشت های یه آدم خیلی خیلی معمولی

جمعه های جهنمی!

خوب بحمد ا... اون مسئولیت کذایی بالاخره کار خودشو کرد و

۱. گند زد به سر تا پای شخصیت بنده!!!

۲. احساس یک نسل سومی احمق را بهم القاء کرد

و در نهایت من مثل همیشه با یک لبخند احمقانه که همیشه روی صورت محترم بنده بی موقع جا خوش می کنه به ایشون و اوشون حالی کردم که: اصلآ مهم نیست که دورغ گفتید ها و به من با حرفتون توهین کردیدها!! اصلآ خودتون را ناراحت نکنیدها!!!

پی نوشت۱:هنوز یه فرصت هست اما می دونم که اون لبخنده و کلمه ی (خواهش می کنم این چه حرفیه) بی اختیار میاد!

پی نوشت ۲: حالم از جمعه ها بهم می خوره!!!

بعد نوشت: چرا فکر کردید مسئولیتم را درست انجام ندادم؟ شاید من بد توضیح دادم. در واقع چون نیازی به توضیح نیست اما باید بگم من مسئولیتم را به بهترین شکل انجام دادم و اگر همون اولش می زدم زیرش این طوری نمی شد! ایشون و اوشون کار  را خراب کردنند و دروغ کفتند و....

نظرات 7 + ارسال نظر
استاد کوچولو جمعه 29 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:20 ب.ظ http://kouche.blogfa.com

سلام


یعنی نسل سومی ها توی پذیرفتن مسئولین مشکل دارن ؟ فکر نکنم اینجوری باشه ....



مواظب خودتون باشید.

اگه این نظر ۲ بار ارسال شده یکی رو تائید کنید لطفا؛

چند بار مطلبمو خوندم اما اصلآ نفهمیدم چرا شما فکر کردید که منظورم اینه که نسل سومی ها مسئولیت پذیریشون مشکل داره. در واقع مشکل مسئولیت بود که از اول یه جورایی مسئله ساز بود!!!
در واقع و بدبختانه مسئولیت پذیریم باعث شد تا اخرش بایستم!!!

ستایش جمعه 29 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 04:19 ب.ظ

teflak jomehaa
khob masooliyat ghabol nemikardi.. hala ham ke ghabool kardi mesle bacheye adam doros hesabi anjamesh midi ke aberooye hameyey ahalie weblogestano nasle sevom dastete!
hala khod dani

لنگه کفش پاره جمعه 29 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:48 ب.ظ

سلام عزیز دلم.راستش دوتا پست قبلیت خیلی نگرانم کرد! امید وارم که برای هیچ کس غم وناخوشی پیش نیاد. در هر صورت زندگی دو رو داره! وتنها کاری که باید کرد اینه که مناسب ترین واکنش را در لحظه های بحرانی انجام داد.

لنگه کفش پاره جمعه 29 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:49 ب.ظ

امید وارم که در آینده خبرهای شادی بخشی ازت بشنویم! شادی سلامتی و...پس به امید روزهای بهتر.(یه ماچ توپول واسه دوست گلم)

نعیم شنبه 30 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:39 ب.ظ

والا چه عرض کنم،

گاهی اوقاتم اینجوری میشه،

من از دروغ خوشم نمیاد ولی تعهدی هم ندارم به کسی که دروغ میگه دروغ نگم

امیر شنبه 30 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:48 ب.ظ

این نوشته های شخصی و مرموز تو منو کلافه می کنه چون هیچ نظری ندارم که بدم ... یه چیزی بنویس که ما هم بفهمیم نه فقط اونها !

نعیم یکشنبه 31 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:09 ق.ظ

به نظر میاد داریم به روز خاصی نزدیک میشم

اره کاملآ درسته! (:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد